آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد دیگر نه می شود تقلب کرد
و نه می شود سر شخصی را کلاه گذاشت
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا میخورد،
روی تخته سیاه قیامت اسم ما را در لیست خوب ها بنویسند
خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح
آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات را از یاد برده باشیم
خدا کند که دفتر زندگیمان را زیبا جلد کرده باشیم
و سعی ما بر این بوده باشد که نیکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی کنیم
و بدانیم که دفتر دنیا چرک نویسی بیش نیست
چرا که ترسیم عشق حقیقی در دفتری دیگر است
متهم
محکوم است
چون
شــاهــدانی هست
چون هــمیشه رد پائی از "جـــنایــتـــمـــان" هست!
ان السمع و البصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا
شاهدان جنایت:
گوش،چشم،قلب
اسرا-36
ماه رحمت بر شما مبارک
باز بویِ ماهِ پُر لطفِ خدا می آید
رمضان،ماهِ پُر از عشق و صفا می آید
از میانِ آسمانها بی نهایت تا زمین
بار الها بویِ رحمت شما می آید
بخششِ ربِّ توانا به زمین آمده و
موسمِ سبز و پُر از عطر دعا می آید
ماه ماهِ رحمتِ پروردگار عالم است
در همه شبهای آن گویی ندا می آید
در شبِ قدر آیه ی اِن هذَ قرآن از سما
آن کتاب جاودان بهر هدی می آید
..................................
التماس دعا
خادم الحسین
.............................
درسته که روزها بلند و طولانیست و گرسنگی و تشنگی طاغت فرسا اما نزدیک شدن به خدا به واسطه این گرسنگی و تشنگی سختی اش را از بین میبرد...
این جمعه هم گذشت و او نیامد...
این جمعه هم در فراغش به سر شد...
من میدانم که او میخواهد بیاید ولی من نمیخواهم و نمیگزارم...
.......................
عمریست که در فراغ مهدی خواندیم
کشتی زمان بدون یادش راندیم
در هجر و فراغ او فقط خندیدیم
او منتظر ماست ولی جا ماندیم
معلم وارد کلاس شد وشروع به حضوروغیاب کرد:
بزرگراه همت...............حاضر
غیرت همت.................غایب
ورزشگاه همت..............حاضر
مردونگی همت.............غایب
مرام همت...................غایب
سمینارهمت................حاضر
آقایی همت..................غایب
صداقت همت................غایب
همایش همت..............حاضر
صفای همت................غایب
عشق همت...............غایب
آرمان همت...............غایب
یاران همت................غایب
تیپ همت................حاضر
غایبا از حاضــــرابیشتــــربودن
کلاس تعطیـــــــــــــــــــــــــــــــل
کتاب انیس اللیل نقل کرده اند:
در زمان «مالک دینار» جوانى از زمره اهل معصیت و طغیان از دنیا رفت.
مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهیز نکردند، بلکه در مکان پستى و
محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
و پس از غسل و کفن در گورستان صالحان و پاکان دفن کن. عرضه داشت: او از
گروه فاسقان و بدکاران است، چگونه و با چه وسیله مقرّب درگاه احدیّت شد؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گریان گفت:
یا مَنْ لَهُ الدُّنیا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنیا وَ الآخرَةُ.
اى که دنیا و آخرت از اوست، رحم کن به کسى که نه دنیا دارد نه آخرت.
مالک،کدام دردمند به درگاه ما آمد که دردش را درمان نکردیم؟ و
کدام حاجتمند به پیشگاه ما نالید که حاجتش را برنیاوردیم؟»
بانوی شهر من!
بعید می دانم مقابل نگاه مردم شهر و
میان کوچه و بازار و محلههایش
کسی با پوشیدن
"ساپورت"
در روز رستاخیز نیز
"support"
شود!!!
انتخاب با تو است......!!!
کاش هنوز هم کمی حیا و غیرت در وجود بعضی ها باشد
تا بتوان با تلنگری بیدارشان کرد...
کاش خودشان را ب خواب نزده باشند...