...منـــــتـــــظران ظهـــــور

....وقت آن است که بدرود کنی هجران را

...منـــــتـــــظران ظهـــــور

....وقت آن است که بدرود کنی هجران را

...منـــــتـــــظران ظهـــــور

بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم

چشم انتظار نرگس چشمت بهارها
زیباترین بهانه ی چشم انتظارها!...

اللّهم عَجِّل لولیِکَ الفَرَج...
گروه فرهنگی منتظران ظهور

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

ای که دستت میرسد کاری بکن...

چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ب.ظ

 

نـــــه.....

دستـــــــ خـــودمـــــ نیستـــــ

نمیشــــودحجــــم سیـــری ام را،

گـــرسنگـــی تـــو وزن کنــــــد...

 

پ ن:

زمـــانـــش گـــذشتـــه امـــا

اللّهــــمَّ اَغــنِ کُــلِّ  فَقیــــر....

اللِّهــــمَّ اشِبعُ کـــلَّ جـــائِـــع....

اللّهــــمَّ اکــسُ کُـــلُ عُـــریـــان....

نظرات  (۵)

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۷ سوخته دلان
سلام
ممنون از حضور
پست قشنگیه
و جای تامل داره...
۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۴۴ 彡♥خـادم المهدی♥彡
باز آینه وآب وسینی وچاى ونبات

باز پنج شنبه و یادشهدا باصلوات
۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۷:۰۹ خادم الحسین
خدایا رحمی نما
۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۷:۴۹ سنا ♥عاشق مهدی فاطمه♥
در گوشه ای از هیاهوی شهر بزرگ فردی است که می خواهد روزی کسب کند و می کند ، هر روز با طلوع آفتاب به سرکار خود می رود ...آری همان دست فروش دم ایستگاه را می گویم ... امروز کاسبیش خوب بود تا زمانی که رحمت اللهی ریزش کرد و آسمان شهر بزرگ به ناگهان تاریک و خیس شد ... ناچار بود تا اسبابش را جمع کند ... هرچه سریع تر بهتر ... جمع کرد و رفت تا دیگر روز باز گردد ... و اما نقش رهگذاران در این ماجرا تنها گذر از او بود و بس ...

۰۴ تیر ۹۳ ، ۲۰:۲۸ محمد معین صادقی راد
در راهی که انتخاب کردید موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">